بازدید امروز: 124
بازدید دیروز: 603
کل بازدیدها: 2262243 فرق روانشناسی و روانپزشکی - سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات ارشد آزاد،سوالات دکتری،سوالات بهداشت،سوالات سراسری،سوالات

 

امروزه روان‌شناسی با همه جنبه‌های زندگی انسان در ارتباط است و هر اندازه که جامعه پیچیده‌تر می‌شود، روان‌شناسی نیز نقش مهم‌تری در حل مشکل‌ها برعهده می‌گیرد؛‌ تا جایی که امروزه با تخصص‌های متنوع و متعددی در روان‌شناسی روبه‌رو هستیم: روان‌شناسی مهندسی، روان‌شناسی محیطی، روان‌شناسی قانونی و روان‌شناسی کامپیوتر... 

البته در ایران بسیاری از حوزه‌های روان‌شناسی چندان شناخته‌شده نیستند و حتی تخصص‌های معروفی مانند روان‌شناسی بالینی یا تربیتی هم جایگاه واقعی خود را ندارند. علتش این است که بسیاری از موسسات از نقش متخصصان روان‌شناسی در پیشبرد امور اطلاع‌ زیادی ندارند. در این نوشته قصد داریم به علم روان‌شناسی و شاخه‌های مختلف آن و مقایسه روان‌شناسی و روان‌پزشکی بپردازیم.

در تمدن‌های اولیه در مصر و خاورمیانه تصور می‌شد که علت بیماری‌های روانی، نیروهای جادویی است و به همین علت جادوگران به درمان این افراد بیمار می‌پرداختند. آنها از مناسک جادویی برای کنترل این نیروها استفاده می‌کردند.

در تمدن یونان و روم، توصیف مشکلات روانی با فلسفه در آمیخته بود. بقراط، افلاطون و ارسطو نگاهی فلسفی به این موضوع داشتند و به‌هم‌خوردگی اخلاط چهارگانه را عامل آن می‌دانستند. در آن زمان مسوولیتی در قبال بیماران روانی وجود نداشت و در اغلب موارد این بیماران را در خانه محبوس می‌کردند یا آنها را به زنجیر می‌کشیدند.

*تاریخچه روان‌پزشکی در ایران

در حالی که در اروپای قرون وسطی بیماران روانی را مامن شیاطین می‌دانستند و آنها را شکنجه می‌کردند تا ارواح را از بدنشان خارج کنند، در ایران بخشی از دارالشفاها به این بیماران اختصاص یافته بود. با ظهور ستارگانی در آسمان پزشکی دوران اسلامی در ایران مانند زکریای رازی، ابوعلی‌سینا و سیداسماعیل جرجانی، طب ایران به اوج ترقی رسید و پرچم‌دار جهان پزشکی شد. این بزرگان بیماری‌های روانی را ناشی از اختلال مزاج‌ها و اثر آنها بر مغز می‌دانستند. ابوعلی سینا از معروف‌ترین دانشمندان مسلمان، در کتاب قانون توضیحات زیادی درباره بیماری‌های روانی دارد و مبتلایان را بیمار می‌خواند.

* روان‌شناس یا روان‌پزشک؟

مساله این است!

سوال اساسی که برای بسیاری افراد پیش می‌آید، این است که روان‌شناسی و روان‌پزشکی چه تفاوتی با یکدیگر دارند. این تفاوت باید شناخته شود چون عدم شناخت آن، بعضی‌ها را به بیراهه می‌کشاند. حتی بسیاری از افراد تحصیل‌کرده هم به طور دقیق از این اختلاف آگاه نیستند و در بسیاری از برنامه‌های رادیو و تلویزیون هم این 2 به اشتباه به جای همدیگر به کار می‌روند.

واقعیت این است که روان‌شناسی یک شاخه علمی از علوم انسانی است که هدفش مطالعه رفتار انسان است. به عبارت بهتر، روان‌شناسی مطالعه رفتار و فرآیندهای ذهنی است. عمر این رشته نسبتا کوتاه است (کمی بیش از یک قرن) اما رشد بسیار چشم‌گیری داشته است؛ به حدی که بیش از 20 رشته تخصصی را شامل می‌شود. بعضی از رشته‌های آن شامل روان‌شناسی کودک، روان‌شناسی مدیریت، روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی کودکان استثنایی، روان‌شناسی ورزش، روان‌شناسی تربیتی، روان‌شناسی صنعتی، روان‌شناسی سالمندی و... است که البته بسیاری از این رشته‌ها در کشور ما چندان شناخته‌شده نیستند. اما بعضی از آنها مانند روان‌شناسی بالینی را بیشتر مردم می‌شناسند.

روان‌‌شناسی بالینی را امروزه علم بهزیستی می‌خوانند. چون در این حوزه به انسان آموزش می‌دهند که چگونه فرض‌های غلط را در ذهن خود تصحیح کند و زندگی خوب و راحتی داشته باشد. در اصل در این روش علت بیماری روانی ریشه‌یابی می‌شود و با روش‌های مختلف مانند رفتاردرمانی بیمار را معالجه می‌کنند. علاوه بر این روان‌شناس، گاهی کار مشاوره هم انجام می‌دهد.

بررسی رشته‌های گوناگون در حوزه روان‌شناسی مشخص می‌کند که روان‌شناسی فقط مطالعه رفتارهای غیرعادی یا مرضی نیست. نقش روان‌شناس معمولا درمان بیماری‌هایی است که بیمار از آن رنج می‌برد و خودش از آن آگاه است و به دنبال درمان آن می‌گردد؛ مانند وسواس، افسردگی و اضطراب. کلمه روان‌شناسی نباید جنون را به ذهن بیاورد. حتی بیماری‌هایی که در روان‌شناسی بالینی قابل درمان هستند، شامل بیماری‌های شدید روانی مانند روان‌پریشی یا سایکوز یا جنون نمی‌شوند و روان‌شناسی نقش چندانی در درمان این اختلالات ایفا نمی‌کند. برای درمان چنین بیماری‌هایی می‌توان از رویکردهای متفاوتی استفاده کرد مانند روانکاوی، شناخت درمانی و رفتاردرمانی.

در بیماری‌های شدید روانی (مانند سایکوز) بیمار معمولا بیماری خود را قبول ندارد و نسبت به درمان مقاومت نشان می‌دهد. بیماری‌هایی مانند اسکیزوفرنی، مانیا (شیدایی) و سایکوز از جمله بیماری‌های شدید روانی و همراه با توهم و رفتارهای غیرعادی هستند. چنین بیمارانی به طور اختصاصی توسط روان‌پزشک درمان می‌شوند؛ نه روان‌شناس. روان‌پزشک فردی است که در رشته پزشکی تحصیل کرده و بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی، دوره تخصصی خود را در رشته روان‌پزشکی یا اعصاب و روان گذرانده است. چنین پزشکی برای درمان بسیاری از بیماری‌ها ملزم به تجویز دارو است. البته احتمال دارد که بسته به نوع بیماری، از رفتار درمانی، روان‌درمانی یا الکتروشوک هم استفاده کند.

در بعضی موارد، برای درمان بعضی بیماران مانند بیماران افسرده یا وسواسی، نیاز است که روان‌شناس بالینی در کنار روان‌پزشک با هم به درمان بیماری بپردازند. نکته مهم این است که روان‌شناسان اصلا مجاز به تجویز دارو نیستند.

*روانکاوی یعنی چه؟

روانکاوی یکی از رویکردهای علم روان‌شناسی است که توسط «فروید» پایه‌گذاری شد. شناخت او از ذهن بر پایه روش‌های تفسیری و درون‌گرایی است. تئوری‌های او بسیار مشهور شدند و دلیل آن احتمالا درگیر بودن تئوری‌های او با موضوعاتی مانند جنسیت و سرکوب است. در آن زمان، این مسایل از موضوعات ممنوعه به حساب می‌آمدند. امروزه تئوری‌های فروید چندان مورد توجه نیستند اما همین تئوری‌ها در تبدیل علم روان‌شناسی به یک موضوع بالینی بسیار تاثیرگذار بودند.

روانکاو، در واقع، یک روان‌شناس است که برای درمان بیمار خود از رویکرد روانکاوی استفاده می‌کند. در روانکاوی، فرض بر این است که ریشه بیماری‌هایی مانند اضطراب و افسردگی در تجربیات دوران کودکی نهفته است که به صورت ناخودآگاه درآمده‌اند. روانکاوان با اعتقاد به اینکه بیشتر رفتارهای انسان از روی ناخودآگاهی است با روش‌هایی سعی در شناسایی این عوامل دارند تا با شناساندن آنها به بیمار، ناراحتی‌ها را رفع کنند.

دکتر آیدا روشن‌ضمیر




تبلیغات

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/2/19 توسط